کد خبر 1578373
تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۸

به گزارش مشرق، استاد محمد شجاعی، استاد و پژوهشگر بین‌المللی «انسان شناسی الهی» در کانال خود در ایتا مطلبی را با این عنوان که آخرین آزمون خاموش کردن چراغ‌هاست، درست زمانه‌ای که ما در آن قرار گرفته‌ایم،منتشر کرد و نوشت:

آیا مردم پنداشتند همینکه بگویند ایمان آوردیم ، رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟

آخرین آزمون، کُشتن چراغ است!

امام، همه ناز است، جز آنها که نیاز آورده اند را نمی‌خواهد!

جز بی‌خودانِ از خویش را نمی‌پذیرد.

می‌گوید بروید، همه برویدد. من بهتر از شما، اصحاب و خاندانی سراغ ندارم، اما بیعت را از همگان برداشتم... همه برای رفتن آزادید!

آخرین آزمون ، کشتن چراغ است!

می‌گوید: اینها جز من، با کسی کاری ندارند. شما از تاریکی استفاده کنید و بروید... این را به اصحاب و خاندانی می‌گوید که جز او چیزی ندارند.

جز او چیزی نیستند دیگر، به آنانکه از کثرت دنیا، به وحدتِ او رسیده اند!

آخرین آزمون، کشتن چراغ است!

این را به آنان می‌گوید که زیر چادر او، در دولت کریمهٔ چادر او نفس می‌کشند.

می‌بینید: در یک قدمی نور هنوز آزمون تمام نشده و هنوز ترسِ بیرون شدن از دولت کریمه هست.

آخرین آزمون، کشتن چراغ است!

برای آنان که در پرتوی نور امام جهان را می‌بینند، چراغ به چه کار می‌آید؟

عباس به چراغ محتاج نبود، برای او امام اصلِ نور بود، و روشنای چراغ سایهٔ کم جانی از امام بود!

علی اکبر به چراغ محتاج نبود، برای او امام اصل نور بود، و روشنای چراغ سایهٔ کم جانی از امام بود!

و قاسم و حبیب بن مظاهر و عبدالله بن جعفر و ....

در آن چادر، حتی اگر بودند آنانی که هنوز برای دیدن محتاج چراغی بودند، دل دادن و پاک باختن را می‌دانستند! دل سپردن و سر سپردن را می‌دانستند! چشم بستن و با چشم دل دنباله‌روی امام بودن را بلد بودند!

که بوی نور را، و بوی باران را... با چشم بسته هم می‌توان شنید.

آخرین آزمون، کشتن چراغ است!

در این آزمون، اگر خُرده‌ای از خودت را به همراه داشته باشی، در خاموشی چراغ، ممکن است سایه‌ای شود و چشمانت را بپوشاند!

در این سایه اگر توان تاب آوردن داشتی و خطا نرفتی، این یک قدم را اگر با چشم بسته دل دادی و رفتی، دیگر به چراغ احتیاجی نداری و آنچه ورای نور است را خواهی دید.

و در آن چادر کسی نبود که آزمون آخر را باخته باشد، کسی نبود که بوی بهشت را نشنیده باشد. اصلاً در آن چادر، در آن آخرین شب، دیگر کسی نمانده بود! همه یک نفر بودند، همه از خویش رها شده و با امام یکی شده بودند.

چیزی نداشتند جز او، کسی نبودند جز او، هیچ نبودند نور بودند همه!

آخرین آزمون اما... هنوز ادامه دارد، در چادری دیگر!

و ما بازیگران نقش اولِ آنیم.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 4
  • IR ۲۳:۳۸ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۵
    2 0
    حیف و صد حیف که خیلی هایمان متوجه موضوع نیستیم و با دلایل صد من یک غاز برای خودمان توجیه میتراشیم و شانه خالی میکنیم!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس